کسبوکارهای بازار سرمایه بانکهای قاره اروپا از زمان بحران مالی سال 2008 از رقبای بزرگتر آمریکایی خود در سودآوری عقب ماندهاند. به دلیل عدم مقیاس نسبی در کسب و کار با هزینه های ثابت بالا، به ویژه برای زیرساخت بازار، دسترسی و گزارش، درآمدها کمتر و هزینه ها بالاتر است. اگرچه بازیکنان اروپایی توانستند شکاف سودآوری را از سال 2017 تا 2019 کمی کاهش دهند، اما این شکاف با 14 درصد قابل توجه است و شکاف سودآوری هر FTE حتی به 64٪ افزایش یافته است. بانکهای آمریکایی سهم عمده بازار سرمایه را در بازار داخلی خود به دست میآورند در حالی که رقبای اروپایی برای پیشرفت در این بازار یا حفظ سهم خود در بازار تلاش میکنند. در بلندمدت، همهگیری کووید-19 این پتانسیل را دارد که روندهای اساسی را بیشتر شتاب دهد.
بانکها باید بازار سرمایه خود را سودآورتر کنند. اغلب این ممکن است مستلزم تمرکز یا خروج کامل از این تجارت در پرتو چالشهای متعدد باشد. اقدامات بانکهای مرکزی دورهای از سطوح نرخهای بهره «پایینتر برای طولانیتر» را تقویت میکند که تأثیر عمیقتری بر پتانسیل درآمد دارد. در نتیجه پیامدهای اقتصادی و مالی ناشی از همه گیری کووید-19، اقتصاد جهان دچار رکود عمیقی شد. موقعیت لندن در مرکز بازارهای سرمایه اروپا در نتیجه برگزیت در نوسان است و بانک ها نیز باید با افزایش ریسک های اعتباری کنار بیایند و با ترازنامه خود کارآمدتر شوند تا نیازهای سرمایه جدید بازل 4 را برآورده کنند.
تا به امروز، بانک های اروپایی تلاش هایی را برای رفع کمبود مقیاس و بازده کمتر از طریق برنامه های صرفه جویی در هزینه ها و واگذاری ها انجام داده اند. با این حال، پیاده سازی کند بود و به قیمت کاهش بیشتر سهم بازار تمام شد.
فرصت ها کجا هستند؟
ما فرصتها و تغییراتی را که بانکها باید در کسبوکارهای بازار سرمایهشان ایجاد کنند، بررسی کردیم تا اطمینان حاصل شود که سودآوری آنها افزایش مییابد. این امر به ویژه در مورد مؤسسات متمرکز منطقه ای یا غیره که ترازنامه آنها کوچکتر از بزرگ ترین بازیگران جهانی است، صدق می کند.
- بازارهای سرمایه
- برگزیت
- روابط با مشتری
چشم انداز جدید بازار سرمایه
تجارت سنتی بازارهای سرمایه در حال تجربه اختلال عمیق است زیرا فناوری نقش بانکها را به عنوان واسطه تغییر می دهد: ایجاد بازار در سهام ، درآمد ثابت و سایر کلاس های دارایی به نفع ارائه دهندگان جایگزین فقط اجرای یا بالا-از نامهای بزرگ سنتی دور می شودسیستم عامل های معاملاتی فرکانس. تعهدات تجاری MIFID II ، مانند بهترین اجرای ، تجارت سهام OTC را از طریق شبکه های عبور کارگزار از بین برده و سایر مکانیسم های معاملاتی را تحت فشار قرار داده است (به عنوان مثال امکانات معاملاتی چند جانبه ، داخلی های سیستماتیک ، حراج ها).
در نتیجه ، تولید درآمد با تکیه بر تأمین دسترسی به بازار و ساخت بازار یا واسطه گری کوتاه مدت بیشتر تحت فشار قرار می گیرد. یک مطالعه جدید نشان می دهد که کمیسیون های کارگزار در اروپا از 14bps در سال 2009 به 6bps به طور متوسط 10 سال بعد با تأثیر مشابه در کلاس های اندازه کاهش می یابد و تحقیقات غیرقانونی که محرک اصلی این روند است. در اصل ، مدل تولید درآمد مبتنی بر استقرار ترازنامه و انبارداری اوراق بهادار توسط فناوری و کاهش هزینه های معامله در حال کاهش است.
کلاسهای دارایی بیشتر ، مانند اوراق قرضه و مشتقات ، به صورت الکترونیکی بر روی سیستم عامل هایی که نیاز به مداخله دارند ، معامله می شوند. افزایش هزینه نگهداری موجودی های اوراق بهادار به دلیل الزامات نظارتی ، به این معنی که واسطه گری محور در حال تغییر بیشتر و بیشتر به تصمیم گیری کاملاً خودکار با موجودی های کوچکتر است.
از دیدگاه خرید ، افزایش معاملات همه به همه فرصت هایی را در طول چرخه عمر معاملات ارائه می دهد. پوشش عمیق تر از کلاس های دارایی در جغرافیایی ها با هزینه های پایین تر و با شفافیت بالاتر تنها چند نکته قابل ذکر است. همه اینها حداقل به تولید بازده سرمایه گذاران در یک محیط کم بهره کمک می کند. انتظار می رود بانکهای سرمایه گذاری نوآوری را به عنوان منبع تولید درآمد در اولویت قرار دهند ، زیرا کاهش بیشتر هزینه های حاشیه ای به طور فزاینده ای دشوار است.
به طور کلی ، بنگاههای دارای فناوری (از جمله بانک ها) که پوشش بالا و کیفیت اجرای آن را با هزینه های پایین ترکیب می کنند ، سهم بازار را کسب می کنند. با این حال ، بسیاری از بازیکنان خدمات مالی به اندازه کافی بزرگ یا انعطاف پذیر نیستند که بتوانند با کیفیت و هزینه رقابتی ، هر سرویس را به هر مشتری ارائه دهند. کارگزاران کوچکتر و واسطه ها در نتیجه اقدامات غیرقانونی تحقیق و تجارت تحت مقررات MIFID II تحت فشار خاص قرار دارند.
تغییر نقش بانکها در واسطهگری، ارتباط روزافزون فناوری، حرکت به سمت پلتفرمها و در نتیجه افزایش فشار سودآوری، بانکها را ملزم میکند تا در پیشنهاد بازار سرمایه خود تجدیدنظر کنند - و تصمیمات روشنی را در رابطه با سرمایهگذاریهای فناوری بسیار مورد نیاز اتخاذ کنند. این سرمایه گذاری ها برای بسیاری از بانک های اروپایی کم شده است. همچنین، بانک مرکزی اروپا در اولویتهای نظارتی امسال اشاره میکند که «تعداد زیادی از SI برای فرآیندهای تجاری حیاتی به سیستمهای فناوری اطلاعات پایان عمر متکی هستند.»
برگزیت و اتحادیه بازار سرمایه
علاوه بر این تغییرات در سراسر صنعت، بازارهای سرمایه اروپا دارای مسائل خاصی هستند: طبق گزارش AFME، شرکت های منطقه یورو 88 درصد از بودجه جدید خود را در سال 2019 از بانک ها دریافت کردند و تنها 12 درصد از منابع مالی مبتنی بر بازار، مانند اوراق قرضه یاصدور سهامعلیرغم اینکه نسبت بدهی به سهام مشابه ایالات متحده است، سهم سرمایه جذب شده در بازارهای عمومی برای شرکت های اروپایی به طور قابل توجهی کمتر است. اروپا قصد دارد گزینههای تامین مالی خود را برای افزایش سهم، که توسط بازارهای سرمایه ارائه میشود، گسترش دهد و به وامگیرندگان این امکان را میدهد تا به طیف کاملی از فرصتهای تامین مالی متناسب با نیازهای خود و بلوغ کسبوکارشان دسترسی داشته باشند.
فراتر از بریتانیا، بازارهای اروپا پراکنده هستند و به گونه ای هماهنگ نیستند که امکان ایجاد استخرهای بزرگ و سودآور نقدینگی را فراهم کند. پروژه اتحادیه بازارهای سرمایه اتحادیه اروپا (CMU) می تواند به برخی از مسائل کلیدی در مورد انعطاف پذیری در فهرست ها و پیچیدگی الزامات افشا بپردازد. اما هنوز راهی باقی مانده است.
ما معتقدیم که برگزیت (دوره گذار خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در 31 دسامبر 2020 به پایان می رسد) (تا حدی) محصولات یورو و مشتریان اتحادیه اروپا را از لندن و به سمت استخرهای نقدینگی در کشورهای عضو سوق خواهد داد، تعریف و ویژگی ها را هماهنگ می کند. طبقات دارایی (مانند اوراق قرضه تحت پوشش) و همچنین بازارها با ایجاد استانداردهای مشترک و رویه های بازار. هنگامی که این اتفاق می افتد، یک CMU جامع در میان مدت یک تغییر واقعی برای بانک های منطقه خواهد بود.
ابتکارات واضحی وجود دارد که به میزان قابل توجهی از پراکندگی کاهش مییابد و از شکلگیری یک بازار سرمایه اروپایی یکپارچه حمایت میکند:
- افشای استاندارد اطلاعات،
- کاهش هزینه های مبادله (به عنوان مثال با هماهنگ کردن قوانین ملی متفاوت در مورد توزیع صندوق سرمایه گذاری جمعی)،
- مقررات و نظارت متناسب با چالش های دیجیتالی که به سرعت در حال تحول هستند برای اطمینان از نوآوری بیشتر و مداوم، و
هنگامی که عدم اطمینان نظارتی در مورد Brexit کاهش یافت ، انتظار داریم تصمیم گیری در سطح اروپایی دوباره انتخاب شود. فرصت های شرکت کنندگان در بازار فراوان است:
- اروپا می تواند به تقویت رهبری جهانی خود در امور مالی پایدار ادامه دهد. به عنوان درصدی از صدور اوراق قرضه جهانی ، اروپا با حاشیه قابل توجهی از ایالات متحده و چین جلوتر است
- بازارهای سرمایه یکپارچه تر می توانند تأمین مالی غیر بانکی ، به ویژه با توجه به نیازهای تأمین مالی در پی COVID-19 ، که در آن ترازنامه های بانکی حتی محدودتر هستند و فرصت های ساختاری را برای بانک ها فراهم می کند.
- با توجه به الزامات گذرنامه برای بانک های انگلیس پس از Brexit ، ممکن است فرصت هایی برای کسب مشاغل جدید از مشتریان در اروپا یا با کیفیت نهایی اروپا وجود داشته باشد.
به طور کلی ، CMU پتانسیل درآمد را در اروپا افزایش می دهد ، اما همه بانک های منطقه نمی توانند از این تغییر به دست آورند.
استفاده بیشتر از روابط مشتری-به ویژه در حین و به دلیل Covid-19
همانطور که گفته شد ، شرکت های اروپایی بخش عمده ای از بودجه خود را به عنوان بدهی بانکی به جای در بازارهای سرمایه افزایش می دهند و در عین حال بیشتر بانکهای اروپایی برای به دست آوردن مزایای فروش متقابل محصولات و خدمات سودآورتر به مشتریان خود تلاش می کنند. همه نهادها ، به ویژه آن دسته از جغرافیایی ها متمرکز تر ، نمی توانند از مزایای پیشرو ، به عنوان مثال ، در مورد بدهی های بزرگتر و سودآورتر هنگام صدور بدهی یا سهام عدالت استفاده کنند.
ما شاهد افزایش سهم کیف پول با مشتری و سودآوری کلی روابط مشتری از دیدگاه بانک هستیم. بعضی اوقات دلایل عدم تحقق این پتانسیل در عدم شفافیت یافت می شود. اما بیشتر اوقات آنها را در مکانیسم های تشویقی و فرمان نادرست که بیش از حد خط و متمرکز بر حجم هستند ، یافت می شوند. به این ترتیب ، بانک ها باید کاملاً روی حسابهایی تمرکز کنند که به سودآوری اقتصادی اضافه می کنند که امکان تخصیص مؤثرتر منابع را فراهم می کند و تضمین می کند که ریسک گرفته شده توسط بانک به اندازه کافی جبران می شود.
همچنین، پیامدهای Covid-19 در 1H/2020 فرصتی را فراهم می کند، زیرا برخی از بازیگران (به ویژه بین المللی) قرار گرفتن در معرض در بازارهای خارجی و اروپا را کاهش داده اند و فضایی را برای بازیگران داخلی ایجاد می کند تا رویکردی در طول چرخه را به نمایش بگذارند و به طور بالقوه سود ببرند. از آن. برنامه های حمایتی گسترده و تحت حمایت دولت از کووید-19 باید پس از پایان ضمانت ها مجدداً تأمین مالی شوند، به طوری که شرکت ها نیاز به انتشار بدهی جدید و افزایش سرمایه سهام در مقیاس بی سابقه ای داشته باشند. ظرفیت ترازنامه بانکها برای تامین مالی مجدد این اقدامات، به ویژه با توجه به افزایش سرمایه مورد نیاز به دلیل بازل IV، محدود است. در نتیجه، بانکها در موقعیت خوبی برای حمایت از شرکتها برای اجرای راهحلهای تامین مالی مجدد مبتنی بر بازار - از ECM/DCM گرفته تا استفاده از کانالهای غیربانکی دیگر - احتمالاً از نیازهای تامین مالی مجدد ناشی از کووید-19 آینده سود خواهند برد.
مراحلی که باید برداشته شود
برای مقابله با این چالشها و استفاده حداکثری از فرصتها، ما معتقدیم که بانکهای اروپایی و بهویژه موسسات متمرکزتر منطقهای با ظرفیت ترازنامه کمتر، باید سه مرحله کلیدی را اجرا کنند تا در راس بازی خود قرار گیرند:
موقعیت بازار آینده خود را بیابید - و این ممکن است یک جایگاه ویژه باشد
تغییرات ساختاری در تجارت بازار سرمایه به این معنی است که هزینه انجام تجارت و خدمات رسانی به مشتریان (هزینه های سرمایه و عملیاتی) همچنان در حال افزایش است.
وقتی صحبت از فناوری به میان میآید، پرداختن به نیاز هر مشتری - پوشش چند دارایی، تجارت همه جانبه و انتشار اوراق بهادار مبتنی بر پلتفرم - نیاز به سرمایهگذاریهای فناوری و زیرساخت قابل توجهی دارد که به احتمال زیاد فقط برای بزرگترین مؤسسات نتیجه خواهد داد.
وقتی نوبت به پوشش محصول و خدمات میرسد، بهویژه مؤسسات متمرکز از نظر جغرافیایی ممکن است رفع نیازهای مشتری در مقیاس جهانی هر چه بیشتر و انجام این کار به شیوهای سودآور برایشان مشکل باشد.
به این ترتیب، به نظر نمی رسد یک عرضه جهانی برای همه فعالان بازار مناسب باشد. و منظور ما از جهانی پوشش مشتری و همچنین پوشش محصول/خدمات است.
بنابراین، برخی از کوچکترین شرکتکنندگان در بازار سرمایه ممکن است تصمیم بگیرند که بهترین تصمیم خروج کامل از تجارت است. برای بانکهای بدون براکت، یک اقدام ثمربخش ممکن است تمرکز مجدد مدل کسبوکار خود بر روی مشتریان خاص یا بخشهای صنعتی باشد، برای مثال:
- پوشش مشتری تمرکز: به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که از دسترس خارج هستند ، به عنوان مثال ، به دلیل اندازه یا ظرفیت تحریریه خود ، یک بخش مشتری متمرکز و کاملاً مشخص با حق کسب یک سهم عادلانه را ترجیح دهید ، به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که از دسترس خارج هستند ، به جای تلاش برای ارائه خدمات به بخش های مشتری که خارج از دسترس هستند ،
- ارائه محصول به نیازهای مشتری: فعالیت های بازار سرمایه را روی محصولات و خدمات با حاشیه مشخص برای بخش های تمرکز مشتری انتخاب شده ، به جای اینکه کمی بخش مشتری را ارائه دهید ، تمرکز کنید
- ترازنامه را با دقت مدیریت کنید: RWA ها را به روشی هدفمند به سمت مشتریانی که سودآوری اقتصادی روشن و مثبت دارند ، مستقر کنید و رویکردهای چراغ سرمایه را در این پیشنهاد ادغام کنید ، یعنی تأکید بر مشاوره و همچنین استفاده از ظرفیت دیگر/ غیر بانکی برای ارائه خدمات کلی بیشتربرای مشتری ها جذاب است
مدل فروش را با واقعیت جدید تطبیق دهید
دور شدن از ارائه یک مدل خدمات جهانی برای تبدیل شدن به یک شرکت کننده متمرکز تر در بازارهای سرمایه ، به تغییرات قابل توجهی در عملکرد فروش و پوشش نیاز دارد. تیم های فروش مدرن باید به ستون های زیر اعتماد کنند:
- تنظیم هدایت به سودآوری مشتری اقتصادی: مشوق های فروش به طور معمول روی خط و حجم بالا متمرکز است. تمرکز بیشتر بر سودآوری اقتصادی معاملات و مشاغل جدید ، گرفتن تصمیمات آگاهانه در مورد یارانه برخی محصولات و مشتری ها در آینده حتی از اهمیت بیشتری برخوردار است. پیاده روی در مورد صحبت و در واقع کاهش روابط غیر سودآور مشتری ، به ویژه در بازارهایی که نیاز به زیرساخت های بالا در کلاس های محصول دارند ، دشوار است.
- پوشش مجدد مشتری: از دیدگاه ما ، دسترسی به دسترسی و حس واضح از نیازهای مشتری در هنگام ارائه محصولاتی که منحصراً تحت پوشش توابع خزانه داری مشتری قرار نمی گیرند ، به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، همانطور که در مورد مکان های خصوصی نیز وجود دارد ، مهم است. بنابراین پوشش باید عناصر مدیریت روابط عمومی را با مؤلفه های تخصصی اختصاصی (محصول) ترکیب کند. و به وضوح این باید متناسب با اندازه و پتانسیل مشتری باشد
- رویکرد رفتن به بازار را تنظیم کنید: هرچه مشتری های بزرگتر و پیشرفته تر باشند ، آنها بر اساس کار مدیران روابط ، مشاغل کمتری را طی می کنند. فرآیندهای دیجیتال ، انطباق و بهترین مقررات اجرای ، تأثیر روابط را برای طیف گسترده ای از موارد کاهش می دهد. ایجاد یک ارزیابی واقعی و عادلانه از موفقیت تلاش های فروش متقابل به ایجاد مبنای تصمیم گیری مناسب کمک می کند
هنگام تنظیم مدل های فروش ، فرآیندها در دفتر جلو و پشتی نیاز به بررسی دقیق دارند. یک دیدگاه واضح به انسجام و ارزش افزوده آنها در مدل فروش جدید ، با ملاحظاتی مانند برون سپاری بیشتر و انتقال آنها به یک ابزار مورد نظر لازم است.
حتی اگر به تلاش نیاز داشته باشد ، چرخ دنده ها را برای رشد تنظیم کنید
یک مسئله مهم برای بسیاری از شرکت کنندگان در بازار سرمایه های منطقه ای یا در غیر این صورت بیشتر ، مقیاس پذیری منفی زیرساخت آنها است. برای بسیاری از موسسات فقط نمی تواند کوچکتر شود - زیرساخت های تجاری ، گزارش دهی و مدیریت ریسک در تمام محصولات ارائه شده مورد نیاز است. عملیات خزانه داری و صدور برای بانک ها ترازنامه های خود به طور معمول به همان بازارهای سرمایه ای نیاز دارند که در صورت وجود فرصت های برون سپاری ممکن است حتی در صورت موجود بودن نیز گران تر باشد.
براساس مدل موقعیت یابی بازار و پوشش آنها ، بانک ها برای تعیین دنده ها به سمت رشد باید ابتکارات را تعریف کنند:
- تحریک فروش متقابل در بین مشتری ها و محصولات: پتانسیل اضافی در بخش های تجاری مرتبط با معامله بیشتر مانند زیرساخت ها و املاک و مستغلات وجود دارد که فقط در صورت درست بودن مکانیسم های فرمان قابل تحقق است
- ارائه محصول فعلی: نیاز روشنی به فرصت های سرمایه گذاری و در نتیجه برای محصولات ساختاری با سرمایه گذاران نهادی وجود دارد. مسواک زدن قابلیت های مبدأ بانک ها برای ساختار و ارائه محصولات مربوط به بدهی به شرکت کنندگان در بازار سرمایه اجازه می دهد تا استخرهای جدید هزینه و همچنین وسایل اضافی برای مدیریت استقرار ترازنامه خود را باز کنند ("مبداء به توزیع")
- حرکت به سمت بینش و راه حل ها: Sell-Side در حال تغییر تحقیقات از گزارش های تحلیلگر کتبی به تخصص صنعت عمیق و تهیه مجموعه داده های اختصاصی همراه با الگوریتم های تجارت و اجرای خارجی (مبتنی بر API) برای بهبود کشف نقدینگی و کیفیت اجرای در یک تجارت الکترونیکی است. محیط
به طور کلی و برای پشتیبانی از تغییرات فوق ، بانک ها نیز نیاز به سرمایه گذاری و ساخت زیرساخت های مورد نیاز دارند. در صورت لزوم ، اتوماسیون و راندمان هزینه فرآیندهای جلوی/میانه/پشتی (به عنوان مثال گزارش تنظیم مقررات قبل یا پس از تجارت) باید با ترکیب یا ادغام سیستم عامل های بازار سرمایه در برنامه های کاربردی پشتیبانی شود. این یک نکته مهم است ، زیرا این موارد بلوک های هزینه قابل توجهی را که بانک ها برای کنترل آنها نیاز دارند ، هدایت می کنند.
نتیجه
پیمایش وضعیت رقابتی برای همه بانک ها و به ویژه موسسات متمرکز تر دشوار خواهد بود. نیازهای بازپرداخت پس از Covid-19 برخی از فرصت ها را در بازار سرمایه و همچنین بازار وام دهی باز می کند. اما به طور کلی ، ما معتقدیم که برای بسیاری از نهادها راهی برای ایجاد یک مشتری متمرکز و محصول متمرکز تر برای کسب و کار بازارهای سرمایه برای موفقیت در سالهای آینده است.
نویسندگان از استفان لوتز ، دکتر فلورین بالکه و کلمنز بورگل بخاطر دیدگاه و سهم تشکر می کنند.