MBO یک روش برنامه ریزی و کنترل مدیریت جامع است. این بر کل ساختار ، فرهنگ و سبک سازمانی تأثیر می گذارد. MBO از چند طریق برنامه ریزی ، سازماندهی ، کارگردانی و کنترل را قالب ریزی می کند. این عمل معنادار را برای عملکرد بهتر و موفقیت بالاتر تحریک می کند.
برخی از مزایای مدیریت توسط اهداف عبارتند از:-
1. برنامه ریزی بهتر 2. سازمان بهتر 3. خودکنترلی 4. بهره وری بالاتر 5. ارزیابی بهتر عملکرد 6. توسعه اجرایی 7. بهبود مدیریت
8. وضوح نقش ها و ساختارهای سازمانی 9. تشویق تعهد شخصی 10. توسعه کنترل های مؤثر 11. تسهیل هماهنگی تلاش ها.
برخی از مضرات مدیریت توسط اهداف عبارتند از:-
1. مشکلات در تنظیم هدف مشترک در بین نابرابر 2. مشکلات MBO در پایین ترین سطح 3. اجرای آن در شرایط تغییر دشوار است 4. مقاومت در برابر اتخاذ تکنیک MBO 5. برنامه ریزی ضعیف
6. عدم آموزش 7. برنامه محدود 8. انعطاف پذیری 9. فرآیند گران قیمت 10. تعهد ناکافی از مدیریت عالی
11. تعیین کننده های هدف به هیچ وجه جهت گیری نمی شوند. 12. تعیین اهداف یک فرآیند پیچیده است 13. تأکید بر اهداف کوتاه مدت 14. مشکل وضعیت و اقتدار 15. افق زمانی محدود و چند مورد دیگر.
مدیریت توسط اهداف: مزایا و مضرات
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
مزایایی که از MBO از نظر مزایای خاص برای زیردستان ، برتر و سازمان جمع می شود:
1. مزایای زیردستان:
شامل وضوح نقش بیشتر ، اندازه گیری عملکرد و افزایش رضایت شغلی. هنگامی که اهداف خاص مورد توافق قرار گرفته است ، زیردستان دقیقاً می داند که او برای دستیابی به چه چیزی باید داشته باشد و می تواند فعالیت های مختلف خود را در این زمینه برنامه ریزی کند. نقش و وضوح هدف اطمینان حاصل می کند که از یک طرف و فداکاری با ذهنیت مجرد برای دستیابی به اهداف از سوی دیگر ، هدر رفتن منابع کمیاب سازمانی وجود ندارد.
MBO به معنای بازخورد منظم و اندازه گیری عملکرد در برابر اهداف است. این به عنوان یک عامل انگیزشی عالی برای افراد برای دستیابی به اهداف خود بهترین تلاش خود را می کند. همچنین به علفهای هرز عملگر کمک می کند و همکاران واقعی را شناسایی می کند.
اهداف مشخص و مشخص و بازخورد بیطرفانه درباره عملکرد در مقایسه با موقعیتی که فرد نمیداند چه انتظاراتی از او میرود و اگر اصلاً عملکردش را داشته باشد، چگونه ارزیابی میشود، به افزایش رضایت شغلی کمک میکند. رضایت شغلی ناشی از احساس اینکه یک کار را به بهترین نحو انجام داده اید و همچنین به رسمیت شناختن و تایید عمومی برای آن نشأت می گیرد.
اولی تنها زمانی امکان پذیر است که اهداف خاصی وجود داشته باشد، در حالی که دومی تنها در صورت وجود یک سیستم بازبینی و پاداش امکان پذیر است. کارگر یا مدیری که از شغل خود رضایت دارد، برای بهبود عملکرد خود سختتر کار میکند در حالی که یک مدیر ناراضی و ناراضی سهم منفی خواهد داشت. بنابراین، MBO میتواند به ایجاد تغییر کمک کند و افراد را در چرخه خودگردانی شفافیت نقش، افزایش رضایت شغلی و افزایش بهرهوری قرار دهد.
2. مزایای مافوق:
منافعی که به زیردستان می رسد، البته به مافوق نیز تعلق خواهد گرفت. اما علاوه بر اینها، مزایای خاص دیگر برای مافوق این است که MBO به زیردستان انگیزه می دهد، روابط مافوق و زیردستان را تقویت می کند و یک روش ارزیابی عینی ارائه می دهد. MBO بر اساس مفهوم مشارکت است و این منجر به انگیزه بیشتر می شود.
تعیین اهداف دلالت بر این دارد که هم مافوق و هم زیردستان باید پشت میز بنشینند و آشکارا درباره نقش ها، کارها، موانع و شایستگی های مربوط به خود بحث کنند. چنین گفتگوهای صریح همیشه منجر به افزایش اعتماد و اطمینان متقابل به یکدیگر می شود و پیوند پایداری را برای رابطه ایجاد می کند. یکی از بزرگترین مزایای MBO این است که مبنایی عینی برای بررسی عملکرد بر اساس دستاوردها به جای ویژگی های شخصیتی فراهم می کند.
بررسی یک فرد بر اساس شخصیت او نه تنها او را در حالت تدافعی قرار می دهد، بلکه از دیدگاه سازمان هیچ هدفی ندارد. تنها چیزی که مهم است نتایج است. افراد توسط سازمانها حفظ میشوند تا به نتایجی دست یابند و نه به این دلیل که اجتماعی، آرام، درونگرا یا دارای هر گونه ویژگی شخصیتی دیگری هستند که هیچ تأثیری بر شایستگی یا توانایی آنها ندارد.
3. مزایای سازمان:
MBO بر اثربخشی مدیریتی به عنوان یک ارزش مرکزی در کل سازمان تمرکز دارد. و این تأکید تا پایین ترین سطح نفوذ می کند و بر هر مدیر و کارگر تأثیر می گذارد. این امر در تمام تصمیماتی که هر مدیر می گیرد خود را نشان می دهد و عملکرد کلی سازمان بهبود می یابد. ثانیا، MBO با تمرکز بر اهداف، تمرکز و هماهنگی تلاش های مدیریتی را بهبود می بخشد. حداکثر استفاده از منابع وجود دارد و از کشش های متضاد در جهت مخالف اجتناب می شود.
ثالثاً، بررسی دوره ای در MBO به شناسایی پتانسیل پیشرفت کارگران و مدیران کمک می کند. همچنین به شناسایی کارگرانی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرند یا مشارکت کامل ندارند کمک می کند. در نهایت، MBO بسیاری از مراکز پاسخگویی را در برابر یک نقطه پاسخگویی متمرکز ایجاد می کند.
این تنها مدیر عامل یا مالک نیست که مسئول تولید نتایج مطلوب است، بلکه هر مدیر مسئول دستیابی به اهداف مورد توافق است. بنابراین، MBO منجر به تمرکززدایی بیشتر از نظر تعیین و دستیابی به اهداف می شود.
سایر مزایای MBO عبارتند از:
1. بهبود از طریق برنامه ریزی نتیجه گرا.
2. برای اهداف و مسئولیت پذیری عملکرد فراهم می کند.
3. مدیریت مشارکتی را تشویق می کند.
4. به غنی سازی شغل کمک می کند.
5. سیستم بازخورد خوبی را فراهم می کند.
معایب MBO:
MBO نوشدارویی نیست، درمانی برای همه مشکلات سازمانی. اغلب، بسیاری از سازمان ها به MBO به عنوان یک راه حل فوری برای مشکلات خود نگاه می کنند. آنها متوجه نمی شوند که MBO برای موفقیت آمیز بودن نیاز به برنامه ریزی و اجرای دقیق دارد.
در اجرای عملی معایب MBO به شرح زیر است:
1. مشکلات در تعیین هدف مشترک در بین نابرابرها:
MBO متضمن فرآیند تعیین هدف نقطه ای یا مشورتی بین مافوق و زیردست است. اما همین رابطه، بر اساس موقعیت، ممکن است مانعی در برقراری ارتباط آزاد، صریح و علنی بین آن دو باشد و روند تعیین اهداف را به شیوه ای عینی متوقف کند.
2. مشکلات موثر بودن MBO در پایین ترین سطح:
از نظر تئوری، MBO قرار است تا پایین ترین سطح در سراسر سازمان نفوذ کند، زیرا مدیر و همچنین کارگر در هر سطح اهداف مورد توافق خود را تعیین کرده اند. با این حال، در واقعیت، کارگران یا مدیران در سطوح پایین اغلب آزادی کامل برای تعیین اهداف خود را ندارند. این به این دلیل است که MBO از بالا به پایین عمل می کند و با اهداف شرکت شروع می شود.
بنابراین، فرآیند تعیین هدف نشان میدهد که اهداف در سطح پایینتر قفل شدهاند و مدیران پایینتر باید اهداف خود را تنها با اهداف سطح بالاتر مطابقت دهند. اگر روند هدف گذاری برای غلبه بر این محدودیت معکوس شود و ابتدا اهداف در پایین ترین سطح تعیین شوند، به این معنی است که کل سازمان توسط افرادی هدایت می شود که تجربه کمتر، تحصیلات کمتر، دانش و آگاهی کمتری دارند. و
3. اجرای آن در شرایط تغییر دشوار است:
MBO محیطی باثبات را در نظر می گیرد که در آن اهداف پس از تعیین تا زمانی که به دست می آیند خوب باقی می مانند. اما در واقعیت، بسیاری از تغییرات پیش بینی نشده ممکن است رخ دهد که ممکن است دستیابی به هدف را غیرممکن، یا نامربوط یا نامعتبر کند. در شرایطی که تغییرات ناگهانی اغلب اتفاق میافتد، اجرای MBO دشوار است.
برخی از مشکلات دیگر که مانع از دستیابی MBO به بهترین نتایج می شود عبارتند از:
iiزمان بر
III. کاغذبازی را افزایش می دهد
IVمشکلات هدف گذاری
v. مشکلات سازمانی
پیشنهاداتی برای بهبود MBO:
1. تعهد سازمانی
3. زمان و منابع کافی
4. بازخورد به موقع
اگر قرار است یک شرکت موفق عمل کند، اهداف برنامه ریزی شده ضروری هستند. اما این بستگی به عملکرد فردی مدیران و کارکنان آنها دارد. مدیریت بر اساس اهداف سیستمی را فراهم می کند که اهداف و مشارکت افراد را با اهداف و عملکرد کلی شرکت شناسایی می کند. برای موفقیت، برنامه های MBO باید شامل تعهد و مشارکت در فرآیند MBO در همه سطوح، از مدیریت ارشد تا پایین ترین موقعیت در سازمان باشد.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
MBO خواستار تنظیم کل فرایند مدیریت از نظر خاص و متغیر معنی دار در سطوح مختلف مدیریت است. MBO یک روش برنامه ریزی و کنترل مدیریت جامع است. این بر کل ساختار ، فرهنگ و سبک سازمانی تأثیر می گذارد. MBO از چند طریق برنامه ریزی ، سازماندهی ، کارگردانی و کنترل را قالب ریزی می کند. این عمل معنادار را برای عملکرد بهتر و موفقیت بالاتر تحریک می کند.
مزایای MBO در زیر بحث شده است:
1. برنامه ریزی بهتر:
MBO از طریق مشارکت فعال هر دو مافوق و زیردستان ، اهداف و اهداف را فراخوانی می کند. چنین هدف متقابل وضوح هدف را بهبود می بخشد و منجر به برنامه های واقع بینانه ای می شود که مردم به آن متعهد می شوند. MBO اهداف را روشن و خاص می کند و برنامه ریزی به سمت این اهداف هدایت می شود.
2. سازمان بهتر:
هنگامی که اهداف برای هر فرد تحت MBO تنظیم مجدد می شود ، تغییر قابل توجهی در توضیحات شغلی در موقعیت های مختلف وجود دارد. این ممکن است خواستار تجدید نظر در ساختار سازمان موجود باشد. نمودارها و کتابچه های سازمان باید به طور مناسب اصلاح شوند تا تغییرات ناشی از معرفی مدیریت توسط اهداف را به تصویر بکشد. توضیحات شغلی مشاغل مختلف باید اهداف ، مسئولیت و اقتدار و رابطه با دیگران را ، موقعیت های سازمان را تعریف کند.
3. خود - کنترل:
MBO به عنوان ابزاری برای کنترل سازمان عمل می کند. حس بیشتری برای شناسایی تیم مدیریت با اهداف شرکت وجود دارد که در آن کنترل ها به عنوان ابزار "خودکنترلی" خوانده می شوند نه دستگاهی که علیه آنها استفاده شود.
4. بهره وری بالاتر:
در بهره وری پیشرفت قابل توجهی وجود دارد زیرا تیم مدیریتی به جای هدر رفتن انرژی در ماده کم اهمیت ، بر کار مهم کاهش هزینه ها و استفاده از فرصت ها تمرکز می کند.
5. ارزیابی بهتر عملکرد:
MBO یک ابزار اندازه گیری عینی برای ارزیابی عملکرد واقعی فراهم می کند. روند تعریف نتایج مورد انتظار معیارهای دقیقی را برای ارزیابی عملکرد تعیین می کند. ارزیابی نتیجه محور است ، یک فرد خود می تواند نتایج عملکرد خودش را ارزیابی کند. درک واضح از مسئولیت ها یا معیارهای ارزیابی ، مسئولیت پذیری را تشدید می کند. ارزیابی عملکرد را می توان صادقانه توسط MBO انجام داد.
6. توسعه اجرایی:
MBO بر دیدگاه بلند مدت و جامع مدیران تأکید می کند. این خواستار یافتن روشهای جدید برای مقابله با شرایط نوظهور است. بنابراین MBO ابزاری برای خودسازی مدیران است که فردی است که دانش و مهارت در شغل را به عنوان محصول جانبی الزامات عملکرد وی کسب می کند. فرصت های یادگیری و آزمایش به طور طبیعی به توسعه اجرایی کمک می کند.
مضرات MBO:
1. مقاومت در برابر اتخاذ تکنیک MBO:
استفاده موفقیت آمیز MBO نیاز به آموزش مداوم و آموزش سرپرستان و دیگران در پیامدهای آن دارد. به نظر می رسد ایده MBO ساده است ، اما نیاز به تغییر در تفکر و شیوه های سنتی به سمت طبقه بندی کاربردی تخصصی ، ساختار سازمان ، تعیین هدف ، ارزیابی صفت گرا و غیره دارد. بالاتر از مناطق اصلی نیاز به اجرای موفقیت آمیز MBO و کار سخت و سخت و همچنین همچنین کار سختصبر از طرف مدیران. طبیعتاً مقاومت می کند.
2. برنامه ریزی ضعیف:
یکی از مهمترین نقاط ضعف که اغلب در MBO مشاهده می شود ، برنامه ریزی ضعیف برنامه قبل از اجرای آن است. مجریان باید به خوبی آموزش دیده باشند. آنها باید بدانند که چگونه می توانند تمام سطوح مدیریت را درگیر کنند و حمایت خود را بدست آورند.
3. عدم آموزش:
مافوق ، به طور کلی ، فاقد آموزش است که برای اجرای برنامه لازم است. در واقع مافوق باید با زیردستان خود بنشینند تا اهداف و اهداف را دیکته کنند و زمان رسیدن به همان ، تصمیم بگیرند که آیا اهداف واقع بینانه هستند یا نه. آموزش مناسب ، بنابراین اساساً برای مافوق و زیردستان آنها لازم است.
4. برنامه محدود:
تکنیک MBO برای همه سطوح و برای همه مناسب نیست. این امر فقط باید اتخاذ شود كه هم مدیران و هم زیردستان با استفاده از آن احساس راحتی كنند و احساس راحتی كنند و مایل به مشاركت در آن هستند. کارمندان مدیریتی و حرفه ای به طور کلی درخواست کاربرد آن را دارند.
5. انعطاف پذیری (استحکام):
تکنیک MBO ممکن است تمایل به استحکام در سازمان داشته باشد. اهداف اساساً بعد از هر شش ماه یا یک سال تعیین می شوند. مافوق ممکن است به دلیل ترس از مقاومت از زیردستان دوست نداشته باشند که آنها را تغییر دهند. ممکن است برای دستیابی به اهداف دوربرد شرکت ، نیاز به تجدید نظر در سطح پایین داشته باشد. مدیر باید چنین وضعیتی را به درستی اداره کند.
6. فرآیند گران:
MBO فرآیند پر هزینه و وقت گیر است. MBO نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق زیادی دارد که مدیران ارشد وقت و صبر کافی ندارند. و همچنین تنظیم و ارزیابی اهداف در طی یک دوره کوتاه انجام می شود که ممکن است نتواند تعامل کافی بین همه افراد سازمان را فراهم کند.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
موارد زیر مزایایی است که از MBO جمع می شود:
1. اهداف سطح انگیزشی را افزایش می دهند - اگر قابل دستیابی باشد ، هرچند بالاتر ، اهداف با مشورت با زیردستان تعیین می شوند و نقاط قوت و ضعف آنها را در نظر می گیرند ، کارکنان انگیزه می گیرند که بهترین تلاش خود را می کنند.
2. مدیریت نتیجه گرا-مدیریت توجه مدیران را بر نتایج حاصل از دستیابی به فعالیت ها متمرکز می کند.
3. وضوح در ساختارهای سازمانی - همه افراد در یک سازمان هدف و رسالت شرکت را می شناسند و از اهداف خود آگاه هستند. این به مدیران کمک می کند تا با تعهد و پاسخگویی بیشتر عملکرد بهتری داشته باشند.
4- روابط فرعی برتر تقویت شده - از آنجا که مدیران در سطوح مختلف مشورت می شوند و مدیران ارشد در مورد نوجوانان مشاوره می کنند ، درک بیشتری بین آنها وجود دارد. شکاف های ارتباطی از بین می روند و زیردستان حس درگیری ایجاد می کنند که باعث افزایش بهره وری آنها می شود.
5- نظارت آسان ساخته شده است-این ارزیابی خود و بازخورد را تسهیل می کند که باعث افزایش کارآیی مدیران می شود. از بالا نیاز به نظارت کمتر دارد.
6. برنامه ریزی بهبود یافته - مدیران در تمام سطوح مجبور به فکر کردن هستند. تعامل بین مدیران منجر به ایده های بهتر می شود و در نتیجه برنامه ریزی و کنترل بهبود می یابد.
7. ارزیابی عینی تر - می توان عنصر ذهنیت را به حداقل رساند. نتایج نه شخصیت ها پایه و اساس ارزیابی ها را تشکیل می دهند.
8. خودآب-MBO ابزاری برای خودکنترلی و جهت گیری خود است که به مانگرها کمک می کند تا به متخصصان تبدیل شوند. نیازی به مشاوره یا یادداشتی برای یک کارمند از مدیریت عالی در مورد اینکه آیا او اهداف خود را به اتمام رسانده است یا خیر ، وجود ندارد. او می تواند با فهمیدن اقدامات تصحیح احتمالی ، خود را در مناطقی که عقب مانده است ، تحت فشار قرار دهد.
9. بررسی اهداف - محیط کسب و کار بسیار پویا است. ممکن است تغییراتی در آن ایجاد شود که ممکن است خواستار بررسی و شود. در صورت لزوم تنظیم مجدد اهداف.
مواردی از MBO:
مفهوم MBO به حدی ساده است که نمی توان آن را به وضوح درک کرد و به کار گرفت. به عبارت دیگر ، مضرات MBO بیشتر به دلیل درک ضعیف و کاربرد این فلسفه است.
1. تعهد ناکافی از مدیریت عالی:
MBO نتوانست در بسیاری از سازمان ها بخاطر داشتن یک سیاست برش واضح از مدیریت عالی ، از کار خود خارج شود. اگرچه این مفهوم ساده به نظر می رسد ، اما نیاز به قدردانی و تعهد زیادی از طرف مدیران ، که آن را پیاده سازی می کنند ، نیاز دارد. آنها باید در مورد جزئیات عملیاتی و ابزار آن برای زیردستان خود توضیح دهند. در غیر این صورت ، آنها نمی توانند برنده شوند و این برای اجرای موفقیت آمیز MBO بسیار مهم است.
2. تنظیم کننده های هدف به هیچ جهت داده نمی شوند:
تنظیم هدف وظیفه اصلی در MBO است. به تعیین کننده های هدف باید در مورد اهداف شرکت ها ، برنامه های برنامه ریزی ، سیاست های گسترده شرکت و اینکه چگونه این موارد به نوبه خود احتمالاً بر اهداف خود تأثیر می گذارد ، جهت گیری کامل شود. هرگونه عدم ارائه چنین دستورالعمل هایی ممکن است کاربرد MBO را محدود کند.
3. تنظیم اهداف یک فرایند پیچیده است:
تعیین اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی برای زیردستان کار آسانی نیست. اگر اهداف معقول نباشند ، پیامدهای رفتاری به وضوح بیان نشده است و به رفتار اخلاقی اولویت بالایی داده نمی شود ، مردم برای دستیابی به اهداف از وسایل غیر اخلاقی استفاده می کنند.
4- تأکید بر اهداف کوتاه مدت:
MBO در اطراف دستیابی به اهداف متقابل که از نظر ماهیت کوتاه مدت هستند ، مراکز می کند. در اکثر موارد ، اهداف کوتاه مدت به خوبی در اهداف بلند مدت ادغام نمی شوند و به تبع آن ، تأکید ناخواسته بر اهداف کوتاه مدت ، اهداف بلند مدت را حاشیه می کند.
5. انعطاف پذیری:
اهداف برای هر مدیر یا زیردستان پس از تعامل ، بحث ، بحث و درک آرمان های فردی تعیین می شود. مدیران تمایل دارند که در تغییر اهداف کار شده در چنین تلاش مفصلی حتی در صورت تغییر در اهداف شرکت ها و برنامه های برنامه ریزی ، دریغ کنند. به عبارت دیگر ، ارتباط اهداف باید به طور مداوم بررسی و تأیید شود ، به ویژه در یک محیط در حال تغییر.
6. مشکلات وضعیت و اقتدار:
MBO بر تعامل شخصی بین مدیران متمرکز است. در واقعیت ، سازمان ها بیشتر توسط افراد آگاه از اقتدار و وضعیت خود مشخص می شوند. آنها به ندرت دوست دارند آزادانه با زیردستان خود ارتباط برقرار کنند. به تنهایی نقاط قوت و ضعف دوم را ارزیابی کنید.
7. سطح پایین تر از آزادی و تعامل محروم:
اگر فلسفه MBO درست پایین نرود ، موفقیت آمیز نخواهد بود. اما مدیران در سطوح پایین آزادی کمی برای واکنش به اهداف سازمانی ندارند ، و هیچ چیز از آزادی برای تعیین اهداف خود صحبت نمی کنند.
سیستم های سازمانی مانند - استخدام و آتش سوزی ، هویج و چوب به جای اینکه آنها را به پیش ببرد ، به سازمان های خود رأی می دهند. مدیران ارشد تمایل دارند که نسبت به آگاهی ، تجربه ، آموزش و دانش زیردستان خود انتقاد کنند و بنابراین ، همیشه کنترل خود را بر اوضاع حفظ می کنند. در چنین محیطی از اهداف ، به طور مشترک صرفاً یک رویا است.
8. افق زمانی محدود:
MBO ممکن است در یک افق زمانی محدود مفید باشد. در واقعیت ، محیط کسب و کار آنقدر پایدار نیست که اهداف پس از رسیدن به آنها ، تا زمان دستیابی به آنها خوب باشد. اهداف با توجه به محیط تجاری خصمانه و بی ثبات ، مرتباً مورد تجدید نظر قرار می گیرند.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
دستیابی به اهداف سازمانی به یک عبارت محبوب مدیران تبدیل شده است. اما اثربخشی آن گاهی اوقات ، زیر سوال می رود. تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف آن مهم است تا مدیرانی که از طریق MBO می روند نسبت به نقاط ضعف آن محتاط باشند.
MBO نه صرفاً به عنوان یک فلسفه مدیریت بلکه به عنوان سیستمی که هدف از هماهنگی اهداف افراد با اهداف سازمانها است ، به طور فزاینده ای شناخته می شود.
مزایای:
MBO مزایای زیر را دارد:
مزیت شماره 1. بهبود مدیریت:
MBO در مدیریت بهتر سازمان کمک می کند. این منجر به مدیریت بسیار بهبود یافته می شود. از این گذشته ، هر سازمان مخفف اهداف خاصی است و تلاش های مدیریتی به سمت دستیابی به این اهداف انجام می شود. MBO مدیران را وادار می کند تا در مورد برنامه ریزی برای نتایج فکر کنند.
برای اطمینان از واقع بینانه بودن اهداف ، MBO همچنین مستلزم این است که مدیران به نحوه دستیابی به نتایج ، سازمان و پرسنل مورد نیاز برای انجام این کار و منابع و کمک های مورد نیاز آنها فکر کنند.
آنها همچنین استانداردهای کنترل را ارائه می دهند تا مدیران بتوانند اطمینان حاصل کنند که آیا در یک جهت درست حرکت می کنند یا خیر. MBO منجر به ارتباط بهتر ساختار سازمانی بهتر می شود. این یک وسیله مهم برای عدم تمرکز اقتدار است.
مزیت شماره 2. وضوح نقش ها و ساختارهای سازمانی:
MBO تمایل به شفاف سازی در نقش ها و ساختارهای سازمانی ارائه می دهد. تا حد امکان ، موقعیت ها باید در اطراف ساخته شوند ، نتایج کلیدی مورد انتظار افرادی که آنها را اشغال می کنند. بنابراین ، مواضع مختلفی با توجه به مسئولیت ، اقتدار و منابع در اختیار آنها رفتار می شود.
شرکت هایی که به طور موثری به عنوان برنامه های MBO شروع به کار کرده اند ، اغلب در سازمان خود نواقصی را کشف کرده اند. این فرایند ، نواقص در سازمان را شناسایی و از بین می برد.
مزیت شماره 3. تشویق تعهد شخصی:
MBO مردم را ترغیب می کند که خود را به اهداف خود متعهد کنند. اگر اهداف به طور مشترک توسط افرادی که مسئولیت دستیابی به آنها را بر عهده دارند ، تعیین می شود ، این احساس را دارند که در حال دستیابی به اهداف خود هستند. این رضایت روانشناختی را فراهم می کند و باعث می شود مردم به سخت کار کنند.
آنها حوزه عملکرد خود را درک می کنند و می توانند از مافوق خود کمک کنند تا اطمینان حاصل کنند که می توانند اهداف خود را انجام دهند. MBO شخصی از تعهد را تشویق می کند.
مزیت شماره 4. توسعه کنترل های مؤثر:
MBO در توسعه کنترل های مؤثر کمک می کند. به یاد بیاورید که کنترل شامل اندازه گیری نتایج و اقدامات برای تصحیح انحراف از برنامه ها برای اطمینان از دستیابی به اهداف است.
MBO ، علاوه بر ارائه وضوح در مورد آنچه انتظار می رود به آن دست یابد ، و همچنین معیارهای اندازه گیری را برای قضاوت و ارزیابی نتایج با مقایسه بین واقعی و استانداردها فراهم می کند. در صورت لزوم ، اقدامات اصلاحی به موقع انجام می شود. اهداف با شفاف سازی سهم هر واحد و همچنین هر شغل به عنوان وسیله ای برای کنترل سازمانی خدمت می کنند.
مزیت شماره 5. هماهنگی تلاش ها را تسهیل کنید:
MBO با ارائه وحدت جهت ، هماهنگی تلاش ها و منابع شرکت را تسهیل می کند. اهداف مدیران را وادار می کند که از نظر نتایج فکر کنند. MBO وحدت جهت را فراهم می کند که در آن مافوق و زیردستان تلاش های خود را برای دستیابی به اهداف به روشی برنامه ریزی شده هماهنگ می کنند.
مضرات:
مدیریت توسط اهداف یک سیستم است و نقاط ضعف خاصی در سیستم وجود دارد که دیگر در هنگام معرفی آن ظاهر می شود. مشکل اصلی در این سیستم منعکس شده است که بیشتر افراد قادر به اجرای مؤثر آن نیستند.
با تمام مزایای آن ، سیستم MBO دارای معایبی است:
DISA DVANTATE # 1. مشکل در تعیین اهداف کمی:
اگر اهداف از نظر قابل اندازه گیری تعیین شوند ، MBO موفقیت آمیز است. اگر آنها نمی توانند به صورت قابل اندازه گیری تنظیم شوند. قضاوت در مورد عملکرد دشوار است. بنابراین ، اجرای مؤثر MBO امکان پذیر نیست.
DISA DVANTATE # 2. تأکید بر اهداف کوتاه مدت:
تحت MBO ، اهداف فقط برای یک دوره کوتاه تعیین می شوند. به وضوح خطر تأکید بر اهداف کوتاه مدت ، شاید با هزینه اهداف دوربرد وجود دارد. البته این بدان معناست که مافوق همیشه باید به خود اطمینان دهند که اهداف فعلی ، مانند سایر برنامه های کوتاه مدت ، برای ارائه اهداف دوربرد طراحی شده اند.
DISA DVANTATE # 3. مقاومت در برابر تغییر:
یک سیستم MBO مؤثر نیاز به جستجوی تغییرات در تفکر و شیوه های سنتی دارد. در عمل ، اغلب توسط مدیران و کارگران عامل مقاومت می شود. افراد در برابر تغییرات در اهداف مقاومت می کنند ، زیرا این امر بر آنها تأثیر می گذارد.
DISA DVANTATE # 4. عدم آموزش فلسفه MBO:
به نظر می رسد MBO آسان است ، اما فلسفه آن نیاز به درک و قدردانی از سوی مدیرانی دارد که عملی می شوند. آنها باید برای زیردستان توضیح دهند که چیست ، چگونه کار می کند ، چرا این کار انجام می شود ، چه بخشی در ارزیابی عملکرد بازی خواهد کرد و مهمتر از همه ، چگونه شرکت کنندگان می توانند از آن بهره مند شوند. این فلسفه در مورد مفهوم خود جهت گیری و کنترل خود ساخته شده است که تلاش برای آن دشوار است.
DISA DVANTATE # 5. عدم آموزش:
به طور کلی عدم آموزش و دانش از طرف سرپرستان در اجرای برنامه وجود دارد. این امر قبل از درگیر شدن در روند MBO ، آموزش علمی و توسعه زیردستان را فراهم نمی کند.
DISA DVANTATE # 6. برنامه محدود:
MBO برای همه سطوح و برای همه مناسب نیست. در عمل ، مدیریت عملیات مختلف بر اساس اهداف ، یک رویکرد یکپارچه ، جامع و کامل برای مدیریت ارائه نمی دهد. این فقط برای کسانی که احساس راحتی می کنند و مایل به شرکت در آن هستند مناسب است.
DISA DVANTATE # 7. فرآیند پر هزینه:
MBO یک فرایند پر هزینه و وقت گیر است. MBO برای تعیین اهداف مشترک به زمان و منابع زیادی نیاز دارد. MBO نیاز به تجزیه و تحلیل زیادی دارد که مدیران ارشد وقت و صبر کافی ندارند.
DISA DVANTATE # 8. انعطاف پذیری:
MBO ممکن است انعطاف پذیری را در سازمان معرفی کند. پس از تعیین اهداف ، ممکن است برتر به دلیل ترس از مقاومت از زیردستان ، آنها را اصلاح کند.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
1. فلسفه نتیجه گرا را توسعه می دهد:
MBO یک فلسفه نتیجه گرا است. این به نفع مدیریت با بحران نیست. از مدیران انتظار می رود که اهداف خاص فردی و گروهی را توسعه دهند ، برنامه های اقدام مناسب را تخصیص دهند ، منابع را به درستی تخصیص داده و استانداردهای کنترل را تعیین کنند.
2. فرمول اهداف عزیزتر:
تعیین هدف به طور معمول یک ویژگی سالانه است. MBO اهدافی را تولید می کند که نتایج مطلوب/مورد انتظار را مشخص می کند. اهداف قابل اثبات و قابل اندازه گیری هستند که سطح بالایی از عملکرد را تشویق می کند. آنها مناطق مشکل را برجسته می کنند و از نظر تعداد محدود هستند.
3. ارزیابی عینی را تسهیل می کند:
NIBO مبنایی را برای ارزیابی عملکرد شخص فراهم می کند زیرا اهداف به طور مشترک توسط Superior و Subordines تعیین می شوند. به فرد آزادی کافی برای ارزیابی فعالیت های خود داده می شود.
4. روحیه کارمندان را بالا می برد:
تصمیم گیری مشارکتی و ارتباطات دو طرفه ، زیردستان را به برقراری ارتباط آزادانه و صادقانه ترغیب می کند. مشارکت ، اهداف واضح تر و ارتباطات بهبود یافته در بهبود روحیه کارمندان بسیار طولانی خواهد بود.
5. برنامه ریزی مؤثر را تسهیل می کند:
برنامه های MBO روند برنامه ریزی در یک سازمان را تیزتر می کند. این مدیران را وادار می کند تا با نتایج به برنامه ریزی فکر کنند. تدوین برنامه های اقدام ، فراهم کردن منابع برای دستیابی به هدف و بحث و رفع موانع نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.
6. به عنوان نیروی انگیزشی عمل می کند:
MBO به یک فرد یا گروهی فرصت می دهد تا از تخیل و خلاقیت برای انجام مأموریت استفاده کند. مدیران وقت خود را برای برنامه ریزی نتایج اختصاص می دهند. هر دو ارزیابی کننده و ارزیابی به یک هدف متعهد هستند.
7. کنترل مؤثر را تسهیل می کند:
نظارت مداوم یک ویژگی اساسی MBO است. این برای دستیابی به نتایج بهتر مفید است. عملکرد واقعی را می توان در برابر استانداردهای تعیین شده برای اندازه گیری عملکرد اندازه گیری کرد و انحراف به موقع اصلاح می شود.
8. رهبری شخصی را تسهیل می کند:
MBO به مدیر فردی کمک می کند تا رهبری شخصی و مهارتهای مفید برای مدیریت کارآمد فعالیتهای یک واحد تجاری را توسعه دهد. چنین مدیر از شانس بهتری برای صعود از نردبان تبلیغاتی نسبت به یک نوع غیر MBO برخوردار است.
مضرات MBO:
1. وقت گیر:
MBO فرایند وقت گیر است. اهداف ، در تمام سطوح سازمان ، پس از در نظر گرفتن جوانب مثبت و منفی که زمان زیادی را مصرف می کند ، با دقت تنظیم می شوند. مافوق موظفند به منظور آشنایی زیردستان با سیستم جدید ، جلسات مکرر برگزار کنند.
2. رویکرد پاداش-پاداش:
MBO یک برنامه فشار محور است. این بر اساس روانشناسی پاداش-تنبیه است. تلاش میکند بهطور بیتوجهی بهبود را به همه کارکنان تحمیل کند. گاهی اوقات، ممکن است افرادی را که عملکردشان زیر هدف باقی می ماند جریمه کند. این فشار روانی بر کارکنان وارد می کند. پاداش فقط برای عملکرد برتر ارائه می شود.
3. کار کاغذی را افزایش می دهد:
برنامه های MBO اقیانوسی از کارهای کاغذی مانند کتابچه های آموزشی، خبرنامه ها، کتابچه های دستورالعمل، پرسشنامه ها، داده های عملکرد و گزارش را به سازمان معرفی می کند. مدیران به بازخورد اطلاعاتی نیاز دارند تا بدانند دقیقاً در سازمان چه می گذرد. از کارمندان انتظار می رود که تعدادی فرم را پر کنند و در نتیجه کار کاغذی را افزایش دهند. به قول هاول، اثربخشی MBO با تعداد فرم های MBO رابطه معکوس دارد.
4. ایجاد مشکلات سازمانی:
MBO به دور از نوشدارویی برای همه مشکلات سازمانی است. اغلب MBO بیش از آن چیزی که بتواند حل کند مشکلات ایجاد می کند. یک حادثه طناب کشی غیر معمول نیست. زیردستان سعی می کنند کمترین اهداف ممکن را تعیین کنند و بالاترین را بالاتر ببرند. هنگامی که اهداف را نمی توان از نظر تعداد محدود کرد، منجر به اولویت های مبهم و ایجاد حس ترس در زیردستان می شود.
5. اهداف متضاد را توسعه می دهد:
گاهی اوقات، هدف یک فرد ممکن است با اهداف دیگری در تضاد باشد، به عنوان مثال، هدف مدیر بازاریابی برای گردش فروش بالا ممکن است هیچ حمایتی از هدف مدیر تولید برای تولید با کمترین هزینه پیدا نکند. در چنین شرایطی، افراد مسیرهایی را دنبال می کنند که به نفع خودشان است اما برای شرکت مضر است.
6. مشکل هماهنگی:
هنگام هماهنگی اهداف سازمان با اهداف فرد و بخش ممکن است با مشکلات قابل توجهی مواجه شود. زمانی که اهداف روشن و واقع بینانه نباشند، مدیران ممکن است در اندازه گیری اهداف با مشکل مواجه شوند.
7. عدم دوام:
چند دور اول MBO انگیزه دهنده است. بعداً به کلاه قدیمی تبدیل می شود. مزایای حاشیه ای اغلب با هر چرخه کاهش می یابد. علاوه بر این، برنامه فریبنده ساده است. فرصت های جدید از دست می روند زیرا افراد به شدت به اهداف تعیین شده پایبند هستند.
8. مشکلات مربوط به هدف گذاری:
MBO می تواند با موفقیت عمل کند و اهداف قابل اندازه گیری به طور مشترک تعیین شده است و توسط همه توافق می شود. مشکلات بوجود می آیند که (الف) اهداف قابل اثبات دشوار است (ب) اهداف انعطاف پذیر و سفت و سخت هستند (ج) اهداف تمایل دارند بر افرادی که از آن استفاده می کنند ، بر نتایج قابل اندازه گیری و به راحتی قابل اندازه گیری بر نتایج مهم بر نتایج مهم باشد. و (ه) تأکید بیش از حد بر اهداف کوتاه مدت با هزینه اهداف بلند مدت.
9. عدم قدردانی:
عدم قدردانی از MBO در سطوح مختلف سازمان مشاهده می شود. این ممکن است به دلیل عدم موفقیت مدیریت عالی در برقراری ارتباط فلسفه MBO به کل کارمندان و همه بخش ها باشد. به همین ترتیب ، مدیران ممکن است به اندازه کافی به زیردستان خود واگذار نکنند یا مدیران ممکن است به طور صحیح به زیردستان خود انگیزه ندهند. این مشکلات جدیدی را در اجرای برنامه MBO ایجاد می کند.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
(i) MBO توجه مدیریت را بر سؤال اساسی مربوط به اهداف شرکت متمرکز می کند.
(ب) به مدیریت کمک می کند تا با وادار کردن آنها برای بررسی اهداف خود در برابر نیازهای محیط ، با تغییرات در محیط مقابله کند.
.
(IV) این احساس درگیری از طرف زیردستان ایجاد می کند و آنها را برای نشان دادن عملکرد بهبود یافته انگیزه می دهد.
(v) این استانداردهای مشخص عملکرد را برای ارزیابی عادلانه و معنی دار از سهم بخش های مختلف و مدیران ارائه می دهد.
مضرات MBO:
(i) خاطرنشان می شود که رویکرد MBO بیش از حد بر کمیت تأکید می کند و بنابراین به احتمال زیاد از جنبه کیفی عملکرد غافل می شود.
(ب) فرایند مشارکتی ، که سنگ بنای MBO است ممکن است در بیشتر سازمان ها امکان پذیر نباشد و به جای اینکه به یک واقعه مثمر ثمر تبدیل شود ، ممکن است صرفاً به حیله گر کاهش یابد.
(iii) M. B. O. توسط متخصصان مورد انتقاد قرار گرفته است - بیش از حد فشار و زمان - مصرف.
مدیریت توسط اهداف - مزایا و مضرات
مزایای MBO:
یک رویکرد MBO برای مدیریت اهداف روشنی را ارائه می دهد و به نوبه خود به ایجاد انگیزه افرادی که در این فرآیند درگیر هستند کمک می کند.
این رویکرد برای مدیریت مزایای زیر را ارائه می دهد:
من. تعهد شخصی به اهداف سازمانی را تضمین می کند.
iiشفافیت اهداف و نقش را در سازمان فراهم می کند و به نوبه خود به ابداع ساختار سازمانی برای بهبود کارایی و اثربخشی کمک می کند.
III. برنامه ریزی نتیجه گرا را تضمین می کند.
IVایجاد مکانیسم کنترل موثر که منجر به اقدامات اصلاحی به موقع می شود.
v. نظارت کمتر بر زیردستان و افزایش سطح انگیزه در نتیجه تعریف روشن هر کارمند از مسئولیتها.
vi. افزایش مسئولیت پذیری کارکنان؛و
vii. اثربخشی و کارایی مدیریتی را بهبود می بخشد و در نتیجه سطح رضایت بیشتری را برای کارکنان ایجاد می کند.
مضرات MBO:
رویکرد MBO به مدیریت در صورتی ممکن است شکست بخورد که مدیران، به ویژه در سطوح بالا، فاقد اعتقاد و تعهد در اجرای آن باشند. کاستی در اجرای آن منجر به عدم موفقیت می شود.
برخی از نقاط ضعف رایج در اجرای MBO عبارتند از:
من. عدم تدریس فلسفه MBO در سراسر سازمان؛
iiفقدان رهنمودها برای تعیین کنندگان هدف؛
III. مشکل در تعیین اهداف قابل تأیید؛
IVتاکید بیش از حد بر دستاوردهای کوتاه مدت به قیمت رشد و توسعه بلندمدت؛
v. عدم انعطاف پذیری برای هماهنگ کردن تغییرات با تغییر نیروهای محیطی.
vi. تاکید بیش از حد بر اهداف کمی، حتی در مواردی که ممکن است قابل اجرا نباشد.
vii. به نظر میرسد که این امر بهویژه در سازمانهایی که مکانیسمهای مناسبی برای نظارت و ارزیابی عملکرد تعیین شدهاند، هزینه زیادی دارد. و
viii. استفاده از فلسفه MBO در سازمان زمان بر است.