رویکرد

  • 2022-11-12

این شاخص میزان آزادی اقتصادی موجود در پنج حوزه اصلی را اندازه گیری می کند: [1] اندازه دولت ؛[2] سیستم حقوقی و امنیت حقوق مالکیت ؛[3] پول صدا ؛[4] آزادی تجارت بین المللی ؛[5] مقررات. داده های جامع فقط با یک تاخیر دو ساله در دسترس است ، بنابراین خود این شاخص دارای تاخیر دو ساله است.

در پنج منطقه اصلی ، 26 مؤلفه در شاخص وجود دارد. بسیاری از این مؤلفه ها خود از چندین مؤلفه فرعی تشکیل شده اند. در کل ، این شاخص شامل 44 متغیر متمایز است. همه متغیرها از منابع شخص ثالث مانند راهنمای ریسک بین المللی کشور ، گزارش رقابت جهانی و پروژه تجاری بانک جهانی به دست می آیند ، به طوری که قضاوت های ذهنی نویسندگان روی این شاخص تأثیر نمی گذارد. این همچنین شفافیت را ایجاد می کند و به محققان اجازه می دهد تا شاخص را تکرار کنند. این شاخص برای سالهای گذشته با هر نسخه جدید به روز شده است تا در مورد داده های اساسی تجدید نظر کند.

هر مؤلفه و جزء فرعی در مقیاس 0 تا 10 قرار می گیرد که نشان دهنده توزیع داده های زیرین است. هنگامی که اجزای فرعی وجود دارند ، رتبه بندی های فرعی به طور متوسط برای استخراج رتبه مؤلفه به طور متوسط می شوند. رتبه بندی مؤلفه در هر منطقه به طور متوسط برای کسب رتبه بندی برای هر یک از پنج منطقه است. به نوبه خود ، رتبه بندی پنج منطقه به طور متوسط برای کسب امتیاز خلاصه برای هر کشور است. در بخش زیر مروری بر پنج منطقه اصلی ارائه شده است.

شاخص نابرابری جنسیتی (GDI) درجه ای را که زنان در سراسر جهان از حقوق قانونی مشابه مردان برخوردار هستند ، اندازه گیری می کند و برای تنظیم نمرات شاخص EFW از آن استفاده می شود تا هرگونه تفاوت در دسترسی به حقوق اقتصادی را به خود اختصاص دهد. شاخص نابرابری جنسیتی شامل اقدامات انتخاب شده از زنان ، تجارت و گزارش حقوقی بانک جهانی (WB& L) است که نابرابری جنسیتی را در قانون قانونی و نظارتی برای 189 کشور دنبال می کند. GDI فقط شامل زیر مجموعه ای از آنچه در گزارش WB& L گنجانده شده است ، به ویژه قوانین و مقررات مربوط به حقوق اقتصادی آنها. شاخص نابرابری جنسیتی شامل 42 متغیر موجود در تجارت زنان در سال 2018 و گزارش حقوقی است که عکس فوری از قوانین مربوط به 2017/2018 را ارائه می دهد.

1. اندازه دولت

الف - مصرف دولت

ب - نقل و انتقالات و یارانه ها

ج - شرکت های دولتی و سرمایه گذاری

D. نرخ بالای مالیات حاشیه ای

(من) نرخ بالای مالیات بر درآمد حاشیه ای

(ب) نرخ بالای درآمد حاشیه ای و مالیات حقوق و دستمزد

E. مالکیت دولت دارایی

مولفه های پنج گانه منطقه 1 نشان می دهد که کشورها تا چه حد به فرآیند سیاسی برای تخصیص منابع و کالاها و خدمات متکی هستند. زمانی که هزینه های دولت نسبت به هزینه های افراد، خانوارها و مشاغل افزایش می یابد، تصمیم گیری دولت جایگزین انتخاب شخصی می شود و آزادی اقتصادی کاهش می یابد. دو جزء اول به این موضوع می پردازند. مصرف دولت به عنوان سهمی از مصرف کل (1A) و انتقالات و یارانه ها به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی (1B) شاخص های اندازه دولت هستند. وقتی مصرف دولتی سهم بیشتری از کل مصرف داشته باشد، انتخاب سیاسی جایگزین انتخاب شخصی می شود. به همین ترتیب، زمانی که دولت‌ها از برخی افراد مالیات می‌گیرند تا بتوانند به دیگران پول بدهند، آزادی افراد را برای حفظ آنچه به دست می‌آورند کاهش می‌دهند.

مؤلفه های سوم و پنجم (1C و 1E) در این زمینه میزان استفاده کشورها از سرمایه گذاری و شرکت های خصوصی را به جای سرمایه گذاری دولتی و شرکت ها برای هدایت منابع می سنجد. دولت ها و شرکت های دولتی با قوانینی متفاوت از قوانینی که بنگاه های خصوصی مشمول آن هستند بازی می کنند. آنها برای درآمد خود به مصرف کنندگان یا برای سرمایه به سرمایه گذاران وابسته نیستند. آنها اغلب در بازارهای حفاظت شده فعالیت می کنند. بنابراین، آزادی اقتصادی کاهش می یابد زیرا شرکت های دولتی سهم بیشتری از تولید کل تولید می کنند.

جزء چهارم (1D) بر اساس (1Di) بالاترین نرخ مالیات بر درآمد نهایی و (1Dii) بالای درآمد نهایی و نرخ مالیات حقوق و دستمزد و آستانه درآمدی است که در آن این نرخ ها شروع به اعمال می کنند. این دو جزء فرعی برای محاسبه بالاترین نرخ مالیات نهایی (1D) میانگین می‌شوند. نرخ های مالیات نهایی بالا که در سطوح درآمد نسبتاً پایین اعمال می شود نیز نشان دهنده اتکا به دولت است. چنین نرخ هایی از ثمره کار افراد محروم می شود. بنابراین، کشورهایی با نرخ های مالیات نهایی بالا و آستانه درآمد پایین رتبه بندی پایین تری دارند.

در مجموع، چهار مؤلفه منطقه 1 میزان تکیه یک کشور به انتخاب شخصی و بازارها به جای بودجه های دولتی و تصمیم گیری سیاسی را اندازه گیری می کند. بنابراین، کشورهایی با سطوح پایین مخارج دولتی به عنوان سهم از کل، بخش کوچک‌تر شرکت دولتی و نرخ مالیات نهایی پایین‌تر، بالاترین رتبه‌بندی را در این زمینه کسب می‌کنند.

2. نظام حقوقی و حقوق مالکیت

الف - استقلال قضایی

ب- دادگاه های بی طرف

ج- حمایت از حقوق مالکیت

د- مداخله نظامی در حاکمیت قانون و سیاست

ه- یکپارچگی نظام حقوقی

و- اجرای قانونی قراردادها

G. هزینه های نظارتی فروش املاک و مستغلات

ح.

I. هزینه های تجارت جرم

J. تعدیل اختلاف جنسیت

حمایت از اشخاص و اموال به درستی آنها یک عنصر اصلی آزادی اقتصادی و یک جامعه مدنی است. در واقع ، این مهمترین کارکرد دولت است. منطقه 2 روی این موضوع تمرکز دارد. ترکیبات اصلی یک سیستم حقوقی مطابق با آزادی اقتصادی عبارتند از قانون ، امنیت حقوق مالکیت ، یک قوه قضاییه مستقل و بی طرفانه و اجرای بی طرف و مؤثر قانون. نه مؤلفه در این زمینه نشانگر چگونگی عملکرد مؤثر عملکردهای محافظ دولت است. این مؤلفه ها از سه منبع اصلی هستند.

امنیت حقوق مالکیت ، محافظت شده توسط حاکمیت قانون ، پایه و اساس آزادی اقتصادی و هم کارآمد بازارها را فراهم می کند. به عنوان مثال ، آزادی مبادله اگر افراد از حقوق ایمن از دارایی ، از جمله ثمرات کار خود برخوردار نباشند ، از نظر تضعیف تضعیف می شود. هنگامی که افراد و مشاغل فاقد اطمینان هستند که قراردادها اجرا می شوند و ثمرات تلاش های تولیدی آنها محافظت می شود ، انگیزه آنها برای انجام فعالیت های تولیدی از بین می رود. شاید بیش از هر منطقه دیگر ، این منطقه برای تخصیص کارآمد منابع ضروری باشد. کشورهایی که کمبودهای عمده ای در این زمینه دارند ، بدون توجه به سیاست های خود در چهار منطقه دیگر بعید است که پیشرفت کنند.

شاخص نابرابری جنسیتی (GDI) درجه ای را که زنان در سراسر جهان از حقوق قانونی مشابه مردان برخوردار هستند ، اندازه گیری می کند و برای تنظیم نمرات شاخص EFW از آن استفاده می شود تا هرگونه تفاوت در دسترسی به حقوق اقتصادی را به خود اختصاص دهد.

3. پول صدا

ب - انحراف استاندارد تورم

ج. تورم: سال اخیر

D. آزادی داشتن حساب های بانکی ارزی

پول چرخ های مبادله را روغن می کند. فقدان پول سالم باعث تضعیف سود حاصل از تجارت می شود. همانطور که میلتون فریدمن مدتها پیش به ما اطلاع داد ، تورم یک پدیده پولی است که ناشی از پول بیش از حد در تعقیب کالاهای کمی است. به همین ترتیب ، هنگامی که میزان تورم افزایش می یابد ، تمایل به بی ثبات تر شدن دارد. نرخ بالا و بی ثبات تورم قیمت های نسبی را تحریف می کند ، شرایط اساسی قراردادهای بلند مدت را تغییر می دهد و برنامه ریزی برای افراد و مشاغل تقریباً غیرممکن است که برنامه ریزی معقول برای آینده داشته باشند. پول سالم برای محافظت از حقوق مالکیت و در نتیجه آزادی اقتصادی ضروری است. تورم ارزش اموال موجود در ابزارهای پولی را از بین می برد. هنگامی که دولت ها با ایجاد پول مخارج خود را تأمین می کنند ، در واقع ، سلب مالکیت اموال و نقض آزادی اقتصادی شهروندان خود را دارند.

نکته مهم این است که افراد به پول صوتی دسترسی دارند: چه کسی آن را فراهم می کند تفاوت کمی دارد. بنابراین ، علاوه بر داده های مربوط به میزان تورم یک کشور و سیاست پولی دولت آن ، مهم است که در نظر بگیرید که استفاده از ارزهای جایگزین ، معتبرتر و معتبرتر چقدر دشوار است. اگر بانکداران بتوانند حساب های پس انداز و چک را به ارزهای دیگر ارائه دهند یا اینکه شهروندان بتوانند حساب های بانکی خارجی را باز کنند ، دسترسی به پول سالم افزایش می یابد و آزادی اقتصادی گسترش می یابد.

در منطقه 3 چهار مؤلفه به شاخص EFW وجود دارد. همه آنها عینی و نسبتاً آسان هستند و همه آنها در نسخه های قبلی شاخص گنجانده شده اند. سه مورد اول برای اندازه گیری قوام سیاست های پولی (یا موسسات) با ثبات قیمت بلند مدت طراحی شده اند. Component 3D برای اندازه گیری سهولت استفاده از سایر ارزها از طریق حساب های بانکی داخلی و خارجی طراحی شده است. برای کسب رتبه بالایی در این زمینه ، یک کشور باید از سیاست ها پیروی کند و مؤسساتی را اتخاذ کند که منجر به نرخ تورم پایین (و پایدار) می شود و از مقررات محدود کننده توانایی استفاده از ارزهای جایگزین جلوگیری می کند.

4- آزادی تجارت بین المللی

(i) درآمد حاصل از مالیات تجارت (٪ از بخش تجارت)

(ب) میانگین نرخ تعرفه

(iii) انحراف استاندارد نرخ تعرفه

ب - موانع تجاری نظارتی

(i) موانع تجاری غیر تعرفه ای

(ب) هزینه های مربوط به واردات و صادرات

ج-نرخ ارز بازار سیاه

D. کنترل حرکت سرمایه و مردم

(i) محدودیت های مالکیت / سرمایه گذاری خارجی

(ب) کنترل سرمایه

(iii) آزادی خارجی برای بازدید

در دنیای فناوری بالا و هزینه های کم برای ارتباط و حمل و نقل ، آزادی مبادله در مرزهای ملی یک ماده اصلی آزادی اقتصادی است. بسیاری از کالاها و خدمات اکنون یا در خارج از کشور تولید می شوند یا حاوی منابعی هستند که از خارج از کشور تأمین می شوند. مبادله داوطلبانه یک فعالیت مثبت است: هم شرکای تجاری هم به دست می آورند و هم دستیابی به سود ، انگیزه مبادله را ایجاد می کند. بنابراین ، آزادی تجارت بین المللی به طور اساسی در استانداردهای زندگی مدرن ما نقش دارد.

با خواست منتقدان حمایت گرایانه و گروه های علاقه ویژه ، تقریباً همه کشورها محدودیت های تجاری انواع مختلفی را اتخاذ می کنند. تعرفه و سهمیه نمونه های بارز موانع جاده ای است که تجارت بین المللی را محدود می کند. از آنجا که آنها قابلیت تبدیل ارزها را کاهش می دهند ، کنترل نرخ ارز نیز مانع تجارت بین المللی می شود. در صورتی که عبور کالا از طریق آداب و رسوم سنگین و وقت گیر باشد ، حجم تجارت نیز کاهش می یابد. بعضی اوقات این تاخیرها نتیجه ناکارآمدی اداری است در حالی که در موارد دیگر آنها منعکس کننده اقدامات مقامات فاسد به دنبال استخراج رشوه هستند. در هر دو مورد ، آزادی اقتصادی کاهش می یابد.

اجزای موجود در این زمینه برای اندازه گیری طیف گسترده ای از محدودیت هایی که بر مبادله بین المللی تأثیر می گذارد ، طراحی شده است: تعرفه ها ، سهمیه ها ، محدودیت های اداری پنهان و کنترل نرخ ارز و حرکت سرمایه. برای به دست آوردن رتبه بالایی در این منطقه ، یک کشور باید دارای تعرفه های کم ، ترخیص آسان و مدیریت کارآمد گمرک ، یک ارز آزاد قابل تبدیل و کنترل های کمی در مورد حرکت سرمایه جسمی و انسانی باشد.

5- مقررات

الف - مقررات مربوط به بازار اعتبار

(i) مالکیت بانک ها

(ب) اعتبار بخش خصوصی

(iii) کنترل نرخ بهره / نرخ بهره منفی منفی

ب - مقررات بازار کار

(i) مقررات استخدام و حداقل دستمزد

(ب) مقررات استخدام و شلیک

(iii) معامله جمعی متمرکز

(IV) مقررات ساعت

(v) هزینه اجباری عزل کارگران

ج - مقررات تجاری

(i) الزامات اداری

(ب) هزینه های بوروکراسی

(iii) شروع یک تجارت

(IV) پرداخت های اضافی / رشوه / طرفداری

(v) محدودیت های مجوز

(vi) هزینه انطباق مالیات

زمانی که مقررات ورود به بازارها را محدود می کند و با آزادی مشارکت در مبادلات داوطلبانه تداخل می کند، آزادی اقتصادی را کاهش می دهد. حوزه پنجم این شاخص بر محدودیت های نظارتی تمرکز دارد که آزادی مبادله در بازارهای اعتبار، کار و محصول را محدود می کند. جزء اول (5A) شرایط موجود در بازار اعتبار داخلی را نشان می دهد. جزء فرعی 5Ai شواهدی در مورد میزان مالکیت صنعت بانکداری به صورت خصوصی ارائه می دهد. دو مؤلفه فرعی پایانی نشان می‌دهد که تا چه حد اعتبار برای بخش خصوصی تأمین می‌شود و آیا کنترل‌های نرخ بهره با بازار اعتبار تداخل دارد یا خیر. کشورهایی که از سیستم بانکداری خصوصی برای تخصیص اعتبار به اشخاص خصوصی استفاده می کنند و از کنترل نرخ بهره خودداری می کنند، رتبه های بالاتری برای این جزء نظارتی دریافت می کنند.

بسیاری از انواع مقررات بازار کار، آزادی اقتصادی کارکنان و کارفرمایان را نقض می کند. حداقل دستمزدها، مقررات اخراج، تعیین دستمزد متمرکز، تمدید قراردادهای صنفی به طرف های غیرشرکت کننده و خدمت اجباری از مهم ترین آنهاست. جزء بازار کار (5B) برای اندازه گیری میزان وجود این محدودیت ها بر آزادی اقتصادی طراحی شده است. برای کسب نمرات بالا در مقررات رتبه بندی اجزای بازار کار، یک کشور باید به نیروهای بازار اجازه دهد دستمزدها را تعیین کنند و شرایط استخدام و اخراج را ایجاد کنند و از استفاده از سربازی اجباری خودداری کنند.

مانند تنظیم بازارهای اعتباری و کار، تنظیم فعالیت های تجاری (مولفه 5C) آزادی اقتصادی را مهار می کند. اجزای فرعی 5C برای شناسایی میزانی طراحی شده اند که مقررات و رویه های بوروکراتیک مانع ورود و کاهش رقابت می شوند. به منظور کسب امتیاز بالا در این بخش از شاخص، کشورها باید به بازارها اجازه دهند قیمت ها را تعیین کنند و از فعالیت های نظارتی که ورود به تجارت را به تاخیر می اندازد و هزینه تولید محصولات را افزایش می دهد، خودداری کنند. آنها همچنین باید از «بازی کردن علاقه مندی ها» خودداری کنند، یعنی از استفاده از قدرت خود برای استخراج پرداخت های مالی و پاداش دادن به برخی کسب و کارها به قیمت دیگران.

ساخت و ساز منطقه و رتبه بندی خلاصه

تئوری در رابطه با عناصری که باید در پنج حوزه و شاخص خلاصه گنجانده شوند، جهت‌گیری ارائه می‌دهد، اما نشان نمی‌دهد که چه وزن‌هایی باید به مؤلفه‌های درون نواحی یا در میان نواحی در ساخت شاخص خلاصه شود. چه خوب است که این عوامل مستقل از یکدیگر باشند و وزن مناسبی برای هر کدام قائل شوند. در گذشته، ما چندین روش برای وزن دهی اجزای مختلف، از جمله تحلیل مؤلفه های اصلی و نظرسنجی از اقتصاددانان را بررسی کردیم. ما از دیگران دعوت می‌کنیم که در صورت ارجحیت از ساختار وزنی خود استفاده کنند. تجربه ما نشان می دهد که شاخص خلاصه به روش های وزن دهی جایگزین حساسیت زیادی ندارد.

علاوه بر این، دلیلی برای این سوال وجود دارد که آیا نواحی (و اجزاء) مستقل هستند یا مانند چرخ‌ها، موتور، گیربکس، میل محرک و چارچوب یک خودرو با هم کار می‌کنند. همانطور که این قطعات به هم پیوسته تحرک یک خودرو را فراهم می کنند، ممکن است ترکیبی از عوامل مرتبط با یکدیگر باشد که آزادی اقتصادی را به ارمغان می آورد. کدام یک برای تحرک یک خودرو مهم تر است: موتور، چرخ ها یا گیربکس؟به این سوال نمی توان به راحتی پاسخ داد زیرا قطعات با هم کار می کنند. اگر هر یک از این قطعات کلیدی خراب شود، خودرو بی حرکت است. کیفیت سازمانی ممکن است تقریباً یکسان باشد. اگر هر یک از بخش های کلیدی وجود نداشته باشد، اثربخشی کلی تضعیف می شود.

در نتیجه این دو ملاحظات، ما عناصر شاخص را به گونه ای سازماندهی می کنیم که برای ما معقول به نظر می رسد، اما در هنگام استنتاج رتبه بندی هر یک از مناطق یا خلاصه، هیچ تلاشی برای وزن دهی اجزا به روش خاصی انجام نمی دهیم. اکنون مولفه ها و حوزه های مختلف شاخص برای شفافیت و سادگی به طور مساوی وزن داده می شوند. البته، داده‌های مؤلفه و زیر مؤلفه در دسترس محققانی است که می‌خواهند طرح‌های وزن‌دهی جایگزین را در نظر بگیرند و ما آنها را تشویق می‌کنیم این کار را انجام دهند.

رویکرد

روش شناسی

محاسبه امتیازات برای اجتناب از قضاوت های ذهنی، از روش های عینی برای محاسبه و وزن دهی مولفه ها استفاده شد. برای همه مولفه ها، هر مشاهده با استفاده از فرمول زیر به عددی از صفر تا 10 تبدیل شد: (Vحداکثر − Vi)/(Vحداکثر − Vدقیقه) × 10، که در آن (مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد) Vحداکثربزرگترین مقدار موجود در یک جزء، V استدقیقهکوچکترین است و Viمشاهده ای است که باید دگرگون شود. از داده های 2005 برای استخراج حداکثر و حداقل مقادیر برای هر متغیر استفاده شد. در بعضی موارد ، مسافت های شدید وجود دارد که نمرات را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد ، بنابراین ما حداکثر یا بالاتر از حد بالاتر را انتخاب کردیم ، به طور معمول میانگین به علاوه یا منهای بین یک تا چهار انحراف استاندارد (به پیوست B و آزادی اقتصادی جهان مراجعه کنید ، که از آن استفاده می کند. رویکرد مشابه). هنگامی که یک مشاهده برابر یا بیش از حداکثر 2005 باشد ، به آن نمره 0 داده می شود. هنگامی که آن برابر است یا پایین تر از حداقل 2005 است ، برای هر مؤلفه نمره 10 به آن داده می شود ، محاسبه برای همه داده ها برای همه سالها انجام شد تا امکان مقایسه با گذشت زمان فراهم شود.

برای تبدیل مؤلفه های فردی به مناطق خاص و شاخص خلاصه کلی ، دسته های مختلفی ایجاد شد. در شاخص فرعی ، مناطق 1 ، 2 و 3 به همان اندازه وزن داشتند و هر یک از اجزای موجود در هر منطقه به همان اندازه وزن داشتند. به عنوان مثال ، وزن منطقه 1 33. 3 ٪ بود. منطقه 1 دارای سه مؤلفه است که هرکدام در محاسبه منطقه 1 یا 11. 1 ٪ در محاسبه شاخص کلی ، وزن برابر دریافت کرده اند. شاخص تمام دولت موارد زیر را اضافه می کند:

  • یکی از مؤلفه های اضافی منطقه 1—1D: سرمایه گذاری دولت (نمره کشور برای متغیر 1C در آزادی اقتصادی جهان: گزارش سالانه 2022 [EFW]) ؛
  • یکی از مؤلفه های اضافی منطقه 2B - 2BII: نرخ بالای درآمد حاشیه ای و نرخ مالیات حقوق و دستمزد (نمره کشور برای متغیر 1DII در EFW).
  • هشت مؤلفه اضافی به منطقه 3—
    • 3AI V-IX: شش مؤلفه تنظیم بازار کار (متغیر 5b در EFW) ،
    • 3B: مقررات بازار اعتبار (متغیر 5a در EFW) ، و
    • 3C: مقررات تجاری (متغیر 5C در EFW) ؛

    بنابراین ، شش منطقه دارد. هر ناحیه به همان اندازه وزن داشت و هر یک از مؤلفه های موجود در هر منطقه به همان اندازه وزن داشت. جزئیات بیشتر در مورد محاسبات و منابع داده برای شاخص تنظیم شده را می توان در پیوست B یافت.

    متغیرهای مالی به منظور تولید داده های قابل مقایسه با مالیات و هزینه برای حوزه های قضایی که از اندازه و سطح درآمد بسیار متفاوتی برخوردار هستند ، همه این متغیرها به عنوان درصد درآمد اندازه گیری می شوند ، همانطور که حداقل متغیر دستمزد است. در کانادا و مکزیک از "درآمد خانوار" استفاده می کنیم. در ایالات متحده ، مفهوم قابل مقایسه "درآمد شخصی" نامیده می شود.

    محاسبه مالیات بر درآمد مؤلفه مالیات بر درآمد پیچیده تر بود. مؤلفه ای که نرخ مالیات بر درآمد حاشیه ای را بررسی می کند و آستانه درآمدی که در آن اعمال می شود با استفاده از ماتریس 1 ، ماتریس 2A و ماتریس 2B به یک نمره از صفر به 10 تبدیل شد. آستانه های اسمی کانادایی ابتدا با استفاده از شاخص قیمت مصرف کننده به دلار ثابت 2020 کانادایی تبدیل شدند و سپس با استفاده از برابری قدرت خرید بین کانادا و ایالات متحده برای هر سال به دلار آمریکا تبدیل شدند. آستانه های اسمی ایالات متحده با استفاده از شاخص قیمت مصرف کننده به دلار واقعی سال 2020 تبدیل شدند. آستانه های اسمی مکزیکی برای اولین بار با استفاده از Indice nacional de precios al Consumidor (شاخص قیمت ملی مصرف کننده) به پزوهای مکزیکی ثابت تبدیل شدند و سپس با استفاده از پایداری قدرت خرید بین مکزیک و ایالات متحده برای هر سال به دلار آمریکا تبدیل شدند. این روش مبتنی بر سیستم تحول موجود در آزادی اقتصادی جهان است: 1975-1995 (گوارتنی ، لاوسون و بلوک ، 1996) ، برای این مطالعه اصلاح شده است تا طیف دیگری از نرخ های برتر مالیات حاشیه ای و آستانه درآمد را در نظر بگیرد. ماتریس 1 در محاسبه نمره برای مؤلفه 2BI ، نرخ بالای مالیات بر درآمد حاشیه ای و آستانه درآمد که در آن اعمال می شود ، در سطح کل دولت استفاده شد. ماتریس 2A برای محاسبه نمره مؤلفه 2B در سطح زیرزمینی برای کانادا استفاده شد و از ماتریس 2B برای ایالات متحده استفاده شد. از آنجا که هیچ مالیات بر درآمد زیر ملی در مکزیک وجود ندارد ، این متغیر در شاخص فرعی مکزیکی گنجانده نشده است.

    در تعیین سطح آستانه مالیات بر درآمد در سطح فرعی ، ما با یک اتفاق جالب روبرو شدیم. در ایالات متحده ، بیشتر آستانه های ایالتی زیر آستانه های فدرال ایالات متحده در دهه 1980 و 1990 بود. در کانادا ، آستانه های استانی غالباً بالاتر از آستانه های فدرال بودند. هر وقت آستانه استانی یا ایالتی بالاتر از آستانه فدرال بود ، آستانه فدرال در سطح زیر ملی استفاده می شد ، زیرا ، هنگامی که یک آستانه استانی بالاتر از سطح ملی است ، علت معمولاً تحمیل یک هزینه نسبتاً کوچک بر کسانی است که درآمد دارنددرآمد زیادبه دلیل ساختار این ماتریس ها ، این می تواند نتایج به ثمر رساند. به عنوان مثال ، در ماتریس 2B صلاحیت یک امتیاز 2. 5 در صورتی که دارای نرخ بالای مالیات بر درآمد حاشیه ای باشد ، مثلاً 12. 5 ٪ برای درآمد بیش از 66. 260 دلار است. بگذارید بگوییم که این صلاحیت هزینه اضافی را برای درآمدهای درآمد بالاتر از 132. 520 دلار تحمیل می کند و نرخ بالاترین نرخ مالیات بر درآمد حاشیه ای را به 13 ٪ افزایش می دهد. در ماتریس 2B ، حتی اگر مالیات های اضافی به صورت هزینه اضافی تحمیل شده باشد ، نمره دولت به دلیل افزایش سطح آستانه به 3. 0 افزایش می یابد.

    تصمیم ما برای استفاده از آستانه فدرال به عنوان آستانه پیش فرض هنگامی که آستانه استان بالاتر بود ، صریحاً یک موضوع قضاوت است. بنابراین ، درک این نکته مهم بود که آیا این امر به طور قابل توجهی بر نتایج تأثیر می گذارد یا خیر. برای دیدن اینکه آیا این چنین بوده است ، ما شاخص کلی را هر دو روش محاسبه کردیم و دریافتیم که تغییرات اندک است و نتایج کلی به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار نمی گیرد.

    عوامل تنظیم ما در مقایسه آمار در طول زمان ، تغییر در ساختار برخی از سری ها با گذشت زمان با یک مشکل مشترک روبرو شدیم. به همین ترتیب ، برخی از مقوله های مخارج کانادا کاملاً قابل مقایسه با ایالات متحده نبودند. این امر در بعضی موارد نیاز به استفاده از قضاوت داشت. به عنوان مثال ، هزینه برای مراقبت های پزشکی به عنوان مصرف دولت در کانادا و به عنوان مجموعه ای از برنامه های انتقال در ایالات متحده ساخته شده است. با توجه به اینکه این شاخص تأثیر مصرف دولت و برنامه های انتقال را ضبط می کند ، ما تصمیم گرفتیم که دقیق ترین روش حسابداری بازتاب ماهیت واقعی هزینه ها ، یک برنامه انتقال در ایالات متحده و مصرف دولت در کانادا باشد نه مصنوعییک یا دیگری را در یک مؤلفه نامناسب قرار دهید. همین پدیده در سمت درآمدی رخ می دهد که کل برنامه تأمین اجتماعی ایالات متحده توسط مالیات اختصاصی حقوق و دستمزد تأمین می شود ، در حالی که در کانادا بخشی از برنامه مشابه ، امنیت پیری ، توسط درآمدهای عمومی مالیاتی تأمین می شود. این درآمدها در متغیر 2A برای ایالات ایالات متحده و در متغیر 2C برای استانهای کانادا گنجانده شده است.

    سایر تنظیمات منبع اولیه مالی دولت ما در کانادا در سال 2010 قطع شد ، با آخرین سال داده های 2009متغیرهای مالی در منطقه 1 و منطقه 2. سری داده های جدید در سال 2015 ، پس از چاپ 2015 به چاپ رسیده است. این داده های جدید برای اولین بار در نسخه 2016 گنجانیده شده است. این به سال 2007 باز می گردد. برای صاف کردن انتقال بین این دو سری ، برای سال 2006 ما از میانگین آن داده های جدید 2007 و داده های 2005 از سری داده های قبلی استفاده کردیم. دو سری داده یکسان نیستند.

    تغییراتی در نحوه تعریف هزینه ها و مقوله های درآمد وجود دارد. با این حال ، این هیچ تغییر عمده ای در رتبه بندی نسبی استانها ایجاد نکرد.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.